کد مطلب:140505 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:145

آمدن حضرت زین العابدین بر سر اجساد مطهره شهداء
مرحوم مجلسی در كتاب بحار از حضرت باقر علیه السلام روایت می كند كه آن جناب


فرمودند:

چون جد بزرگوارم وارد زمین كربلاء شد نامه ای برای محمد حنفیه و سایر بنی هاشم نوشت و به مدینه ارسال نمود، مضمون نامه چنین بود:

بسم الله الرحمن الرحیم، من الحسین بن علی الی محمد بن الحنفیة و من قبله من بنی هاشم:

اما بعد: فكان الدنیا لم تكن و كان الآخرة لم تزل والسلام.

بعد از نوشتن این نامه مالكین آن زمین محنت اثر را كه از اهل غاضریه بودند طلب فرمود چهار فرسخ در چهار فرسخ را به مبلغ معینی كه شصت هزار تومان بود ابتیاع نمود و آن را وقف كرده و تولیت آن ارض مبارك را بدست بنی اسد گذارد مشروط به چند شرط:

از جمله آنكه پس از ده روز دیگر بیایند جسد طیبه مطهره شهداء را با جسد پاره پاره سید الشهداء علیه السلام به خاك بسپارند.

دیگر آنكه وقتی شیعیان از دور و نزدیك به زیارت آن تربت بیایند اهل غاضریه و بنی اسد به استقبال زوار آمده و منزل و مكان به ایشان بدهند و نیز از آب و نان و طعام مضایقه نكنند و زائران را تا سه روز ضیافت كنند.

ایشان شرائط را قبول نموده و پولها را بین خود قسمت كردند و از خدمت مرخص شدند تا روز دهم دو روز از شهادت حضرت گذشته بود كوفیان سنگدل پس از كشتن و برهنه كردن و سر جدا نمودن امام همام علیه السلام را عریان و برهنه در آن بیابان مقابل آفتاب سوزان انداختند و رفتند.

زنان بنی اسد دیدند مردانشان اصلا بفكر و خیال رفتن و به خاك سپردن شهداء نیستند به نزد شوهران خود رفته و با گریه و افغان گفتند:

ای بی مروت مردمان مگر شما با نور چشم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شرط نكردید كه اجساد طاهره و ابدان مطهره شهداء را به خاك بسپارید، اكنون چه شده كه به مقتل


آل رسول نمی روید و گلهای ورق ورق شده ایشان را دفن نمی كنید؟ آیا از خدا نمی ترسید و از پیغمبر صلی الله علیه و آله شرم ندارید و یا ایمان به خدا و روز جزا ندارید؟

مردان گفتند: چرا هم از خدا می ترسیم و هم اعتقاد به روز جزا داریم اما با آن سفاك بی باك و ظالم ناپاك یعنی پسر زیاد ملعون چه كنیم، اگر بشنود كه ما ابدان طاهره را دفن كرده ایم البته در مقام ایذاء و قتل ما برخواهد آمد و ما بر جان خود می ترسیم.

زنان به شوهران خود گفتند: اگر شما از جان خود می ترسید ما نمی ترسیم بلكه جان ما به فدای زنان و دختران علی مرتضی صلوات الله علیه انا نذهب الی دفن اجساد الشهداء انفسنا لهم الفداء و الله یعطی الجزاء ما می رویم ابدان طاهره شهداء را به خاك می سپاریم و از خدا اجر و مزد می خواهیم

سپس شروع به گریه و ندبه و ضجه كردند و مادرانه و خواهرانه و شیون كنان به میان خیمه ها رفته بیل ها و كلنگ ها و آلات حفر و كندن قبر را با خود برداشته و مهیای رفتن شدند، همینكه مردان و جوانان قبیله بنی اسد این همت و مردانگی را از زنان و دختران دیدند به غیرت آمده و از روی حمیت دامن همت به كمر زده بیل ها و كلنگ ها را از زنان گرفتند و روی به كربلا آوردند، زنان بر سر و سینه زنان از عقب مردان روانه شدند تا به كربلا رسیدند وارد قتلگاه شدند. شعر



قتلگاهی كشته عریانی در او

بحر خونی گوهر غلطان در او



قتلگاهی تن در او بی سر همه

پایمال لشگر كافر همه



فرد عربی



لهم جسوم علی الرمضاء مهملة

و انفس فی جوار الله یقربها



طائفه بنی اسد در میان قتلگاه حیران و سرگردان ایستاده بودند نظر بر آن اجساد قطعه قطعه و ابدان پاره پاره می كردند باتفاق زنان مانند ابر بهاری اشگ می ریختند


و نمی دانستند آقا كیست و غلام كدام است، پدر كیست و فرزند كدام می باشد در این اثناء سواری با شتاب رسید و نقابی بر صورت افكنده بود.

شعر



بسان حضرت یعقوب ناله سر می كرد

كه او پسر، پسروار پدر پدر می كرد



بسر عمامه سبزی و لیك ژولیده

بسان چشم غزالان سیاه پوشیده



روی به طائفه بنی اسد كرد و فرمود: چرا واله و حیران ایستاده اید؟

آن جماعت شرح حال خود و جهت آمدنشان را بیان كردند سپس گفتند اكنون آمده ایم ولی هیچیك را نمی شناسیم.

آن سوار فرمود: انا اعرفهم و اعرفكم ایاهم واحدا واحدا.

شعر



گفت من این كشته ها را سر بسر

می شناسم چون پدرها را پسر



بی سرند اینها ولی جان منند

گر غریبند، آشنایان منند



سپس آن وجود مبارك گروه بنی اسد را كمك كرد و مشغول تجهیز و تدفین شهداء شدند یك یك می آوردند و از آن والامقام اسم صاحب بدن را سؤال كرده و سپس آن را دفن می كردند

مرحوم مفید در ارشاد می فرماید: و حفروا للشهداء من اهل بیته و اصحابه الذین صرعوا حوله ما یلی رجلی الحسین و جمعوهم و دفنوهم جمیعا یعنی از برای همه شهداء كه از اهل بیت و اصحاب بودند و در اطراف آن سرور به روی خاك افتاده بودند حفیره كندند و تمام ایشان را جمع نموده و نماز كردند و مجموعا را در آن حفره به خاك سپردند سپس در اثناء تفحص به بدنی برخوردند پاره پاره كه سر در بدن نداشت و زخمهایش قابل شمارش نبود.


فرد



پیكری دیدند افتاده بخاك

قطعه قطعه پاره پاره چاك چاك



از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: آقا این كشته كدام كس است.

فرد



كیست این كشته كه از خنجر و شمشیر و سنان

و كواكب به بدن زخم فزون تر دارد



همینكه چشم امام علیه السلام بر آن بدن قطعه قطعه افتاد خود را به روی نعش پدر انداخت و بلند بلند گریست زنان و مردان بنی اسد با امام علیه السلام در گریه و زاری شدند باری امام سجاد علیه السلام ساعتی روی نعش پدر اشگ ریخت و خاك غم بر سر ریخت، سپس بر پدر نماز گذارد و بعد خود به تنهائی آن جان پاك را در جسد خاك نهاد یعنی در همان قبری كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم كنده بود بدن پدر را گذارد و سپس با حسرتی تمام با خاك آن را پوشاند و با اشگ دیده خاك را گل ساخت بعد با انگشت مبارك روی قبر نوشت: هذا قبر حسین بن علی بن ابیطالب و به موجب وصیت پدر بزرگوارش كه در هنگام وداع فرموده بود برادرت علی اكبر علیه السلام را در نزد من دفن كن بدن شاهزاده علی اكبر علیه السلام را در پائین پای پدر دفن نمود و پس از دفن حضرت سید الشهداء و سایر شهداء بنی اسد اذن مرخصی گرفتند، امام علیه السلام فرمود: یاران شما احسان را به پایان رسانید چه آنكه كار هنوز به اتمام نرسیده زیرا شهید دیگر مانده كه از این شهداء دورتر قرار گرفته و آن سپهسالار و علمدار سلطان كربلا است، پس به اتفاق آمدند به كنار نهر علقمه

شعر



كشته ای دیدند دست و سر جدا

زخم هایش كس نداند جز خدا



پاره پاره قطعه قطعه پیكرش

این تنش یاران چه گویم از سرش



بعد از گریه و زاری بسیار قبری كندند و نعش مبارك عباس علیه السلام را با دست های


بریده در میان عبائی ریختند و سپس به خاك سپردند.

مؤلف گوید:

مناسب دیدم در اینجا زیارت نامه ای را كه مرحوم مجلسی عطرالله مرقده الشریف به عنوان زیارت شهداء در طف در بحار نقل فرموده بیاورم.

متن این زیارت نامه باین شرح می باشد:

وقتی بخواهند شهداء را زیارت كنند دستور است پائین پای حضرت كه قبر حضرت علی بن الحسین علیهماالسلام آنجا می باشد بایستند، سپس رو بقبله كنند كه تمام شهداء در همان قبله دفن شده اند و اشاره به شاهزاده علی بن الحسین علیهماالسلام كرده و بگویند:

السلام علیك یا أول قتیل من نسل خیر سلیل، من سلالة ابراهیم الخلیل، صلی الله علیك و علی أبیك، اذ قال فیك: قتل الله قوما قتلوك یا بنی! ما أجرأهم علی الرحمن، و علی انتهاك حرمة الرسول علی الدنیا بعدك العفا، كأنی بك بین یدیك ماثلا، و للكافرین قاتلا قائلا:



أنا علی بن الحسین بن علی

نحن و بیت الله أولی بالنبی



أطعنكم بالرمح حتی ینثنی

أضربكم بالسیف أحمی عن أبی



ضرب غلام هاشمی عربی

و الله لا یحكم فینا ابن الدعی



حتی قضیت نحبك، و لقیت ربك، أشهد أنك أولی بالله و برسوله، و أنك ابن رسوله، و حجته و أمینه و ابن حجته و أمینه حكم الله علی قاتلك مرة بن منقذ بن النعمان العبدی - لعنه الله و أخزاه و من شركه فی قتلك، و كانوا علیك ظهیرا، أصلاهم الله جهنم و ساءت مصیرا، و جعلنا الله من ملاقیك، و مرافقی جدك و أبیك و عمك و أخیك، و امك المظلومة، و أبرء الی الله من أعدائك أولی الجحود، والسلام علیك و رحمة الله و بركاته.

السلام علی عبدالله بن الحسین، الطفل الرضیع، المرمی الصریع المتشحط دما،


المصعد دمه فی السماء، المذبوح بالسهم فی حجر أبیه لعن الله رامیه حرملة بن كاهل الأسدی و ذویه.

السلام علی عبدالله بن أمیرالمؤمنین، مبلی البلاء، و المنادی بالولاء فی عرصة كربلاء، المضروب مقبلا و مدبرا، لعن الله قاتله هانی ء بن ثبیت الحضرمی.

السلام علی أبی الفضل العباس بن أمیرالمؤمنین، المواسی أخاه بنفسه، الآخذ لغده من أمسه، الفادی له، الواقی الساعی الیه بمائه المقطوعة یداه - لعن الله قاتله یزید بن الرقاد الجهنی، و حكیم بن الطفیل الطائی.

السلام علی جعفر بن أمیرالمؤمنین، الصابر بنفسه محتسبا، و النائی عن الأوطان مغتربا، المستسلم للقتال، المستقدم للنزال، المكثور بالرجال، لعن الله قاتله هانی ء بن ثبیت الحضرمی.

السلام علی عثمان بن أمیرالمؤمنین، سمی عثمان بن مظغون، لعن الله رامیه بالسهم خولی بن یزید الأصبحی الایادی، و الأبانی الداری.

السلام علی محمد بن أمیرالمؤمنین، قتیل الأبانی الداری لعنه الله، و ضاعف علیه العذاب الألیم، و صلی الله علیك یا محمد و علی أهل بیتك الصابرین.

السلام علی أبی بكر بن الحسن بن علی الزكی الولی، المرمی بالسهم الردی، لعن الله قاتله عبدالله بن عقبة الغنوی.

السلام علی عبدالله بن الحسن الزكی، لعن الله قاتله و رامیه حرملة بن كاهل الأسدی.

السلام علی القاسم بن الحسن بن علی، المضروب ]علی[ هامته المسلوب لامته، حین نادی الحسین عمه، فجلی علیه عمه كالصقر، و هو یفحص برجلیه التراب، و الحسین یقول: «بعدا لقوم قتلوك، و من خصمهم یوم القیامة جدك و أبوك».

ثم قال: «عز و الله علی عمك أن تدعوه فلا یجیبك، أو أن یجیبك و أنت قتیل


جدیل فلا ینفعك، هذا و الله یوم كثر واتره و قل ناصره جعلنی الله معكما یوم جمعكما، و بوأنی مبوأكما، و لعن الله قاتلك عمر بن سعد ]عروة بن[ نفیل الأزدی، و أصلاه جحیما، و أعد له عذابا ألیما.

السلام علی عون بن عبدالله بن جعفر الطیار فی الجنان، حلیف الایمان، و منازل الأقران، الناصح للرحمن، التالی للمثانی و القرآن لعن الله قاتله عبدالله بن قطبة النبهانی.

السلام علی محمد بن عبدالله بن جعفر، الشاهد مكان أبیه، و التالی لأخیه، و واقیه ببدنه، لعن الله قاتله عامر بن نهشل التمیمی.

السلام علی جعفر بن عقیل، لعن الله قاتله و رامیه بشر بن حوط الهمدانی.

السلام علی عبدالرحمن بن عقیل، لعن الله قاتله و رامیه عثمان بن خالد بن أشیم الجهنی.

السلام علی القتیل بن القتیل: عبدالله بن مسلم بن عقیل، و لعن الله قاتله عامر بن صعصعة ]و قیل أسد بن مالك[.

السلام علی أبی عبیدالله بن مسلم بن عقیل، و لعن الله قاتله و رامیه عمرو بن صبیح الصیداوی.

السلام علی محمد بن أبی سعید بن عقیل، و لعن الله قاتله لقیط بن ناشر الجهنی.

السلام علی سلیمان مولی الحسین بن أمیرالمؤمنین، و لعن الله قاتله سلیمان بن عوف الحضرمی.

السلام علی قارب مولی الحسین بن علی.

السلام علی منجح مولی الحسین بن علی.

السلام علی مسلم بن عوسجة الأسدی، القائل للحسین و قد أذن له فی الانصراف، أنحن نخلی عنك؟ و بم نعتذر عند الله من أداء حقك، لا و الله حتی


أكسر فی صدورهم رمحی هذا، و أضربهم بسیفی ما ثبت قائمه فی یدی، و لا أفارقك، و لو لم یكن معی سلاح أقاتلهم به لقذفتهم بالحجارة، و لم أفارقك حتی أموت معك.

و كنت أول من شری نفسه، و أول شهید شهد لله و قضی نجبه ففزت و رب الكعبة، شكر الله استقدامك و مواساتك امامك، اذ مشی الیك و أنت صریع، فقال: یرحمك الله یا مسلم بن عوسجة و قرأ: «فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا» لعن الله المشتركین فی قتلك: عبدالله الضبابی، و عبدالله بن خشكارة البجلی، و مسلم بن عبدالله الضبابی.

السلام علی سعد بن عبدالله الحنفی، القائل للحسین و قد أذن له فی الانصراف: لا و الله لا نخلیك حتی یعلم الله أنا قد حفظنا غیبة رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فیك، و الله لو أعلم أنی أقتل ثم أحیا ثم أحرق ثم أذری و یفعل بی ذلك سبعین مرة ما فارقتك، حتی ألقی حمامی دونك و كیف أفعل ذلك و انما هی موتة أو قتلة واحدة، ثم هی بعدها الكرامة التی لاانقضاء لها أبدا.

فقد لقیت حمامك، و واسیت امامك، و لقیت من الله الكرامة فی دار المقامة، حشرنا الله معكم فی المستشهدین، و رزقنا مرافقتكم فی أعلی علیین.

السلام علی بشر بن عمر الحضرمی، شكر الله لك قولك للحسین و قد أذن لك فی الانصراف: أكلتنی اذن السباع حیا ان فارقتك و أسأل عنك الركبان و أخذلك مع قلة الأعوان، لا یكون هذا أبدا.

السلام علی یزید بن حصین الهمدانی المشرقی القاری، المجدل بالمشرفی. السلام علی عمر بن كعب الأنصاری.

السلام علی نعیم بن عجلان الأنصاری.

السلام علی زهیر بن القین البجلی، القائل للحسین و قد أذن له فی الانصراف: لا و الله لا یكون ذلك أبدا، أترك ابن رسول الله أسیرا فی ید الأعداء، و أنجو؟ لا أرانی


الله ذلك الیوم.

السلام علی عمرو بن قرظة الأنصاری. السلام علی حبیب بن مظاهر الأسدی. السلام علی الحر بن یزید الریاحی.

السلام علی عبدالله بن عمیر الكلبی.

السلام علی نافع بن هلال بن نافع البجلی المرادی.

السلام علی أنس بن كاهل الأسدی.

السلام علی قیس بن مسهر الصیداوی.

السلام علی عبدالله و عبدالرحمن ابنی عروة بن حراق الغفاریین.

السلام علی جون بن حوی مولی أبی ذر الغفاری.

السلام علی شبیب بن عبدالله النهشلی. السلام علی الحجاج بن زید السعدی. السلام علی قاسط و كرش ابنی ظهیر التغلبیین.

السلام علی كنانة بن عتیق. السلام لعی ضرغامة بن مالك.

السلام علی حوی بن مالك الضبعی. السلام علی عمرو بن ضبیعة ]الضبعی[. السلام علی زید بن ثبیت القیسی.

السلام علی عبدالله و عبیدالله ابنی یزید بن ثبیت القیسی.

السلام علی عامر بن مسلم. السلام علی قعنب بن عمرو التمری.

السلام علی سالم مولی عامر بن مسلم. السلام علی سیف بن مالك.

السلام علی زهیر بن بشر الخثعمی. السلام علی زید بن معقل الجعفی.

السلام علی الحجاج بن مسروق الجعفی.

السلام علی مسعود بن الحجاج و ابنه. السلام علی مجمع بن عبدالله العائذی. السلام علی عمار بن حسان بن شریح الطائی.

السلام علی حباب بن الحارث السلمانی الأزدی.

السلام علی جندب بن حجر الخولانی. السلام علی عمر بن خالد الصیداوی.


السلام علی سعید مولاه. السلام علی یزید بن زیاد بن مهاصر الكندی. السلام علی زاهد مولی عمرو بن الحمق الخزاعی. السلام علی جبلة بن علی الشیبانی.

السلام علی سالم مولی بنی المدنیة الكلبی. السلام علی أسلم ابن كثیر الأزدی الأعرج. السلام علی زهیر بن سلیم الأزدی.

السلام علی قاسم بن حبیب الأزدی. السلام علی عمر بن جندب الحضرمی. السلام علی أبی ثمامة عمر بن عبدالله الصائدی.

السلام علی حنظلة بن سعد الشبامی. السلام علی عبدالرحمن بن عبدالله بن الكدر الأرحبی. السلام علی عمار بن أبی سلامة الهمدانی. السلام علی عابس بن أبی شبیب الشاكری.

السلام علی شوذب مولی شاكر. السلام علی شبیب بن الحارث بن سریع. السلام علی مالك بن عبد بن سریع.

السلام علی الجریح المأسور سوار ابن أبی حمیر الفهمی الهمدانی. السلام علی المرتب معه عمرو بن عبدالله الجندعی.

السلام علیكم یا خیر أنصار. السلام علیكم بما صبرتم فنعم عقبی الدار، بوأكم الله مبوء الأبرار، أشهد لقد كشف الله لكم الغطاء، و مهد لكم الوطاء، و أجزل لكم العطاء، و كنتم عن الحق غیر بطاء. و أنتم لنا فرطاء و نحن لكم خلطاء فی دار البقاء. و السلام علیكم و رحمة الله و بركاته.